خاستگاه و تکامل اسب
از نظر تکاملی طبق یافته های فسیلی ،
منشاء اسبهای امروزی از پستاندار کوچکی تحت عنوان ائوهیپوس که شباهت زیادی
به روباه داشته و مربوط به حدود ششصد میلیون سال قبل ، یعنی دوران ائوسن از
نظر زمین شناسی است و چنین بر می آید که از نظر تکاملی اسبهای
امروزی درطی میلیونها سال از این پستاندار کوچک منشاء گرفته اند .
قد این جانور در حدود 30 الی 35 سانتیمتر
بوده و گسترش جهانی داشته است
. بدن آن گرد و دارای پشتی خمیده بوده و در هنگام راه رفتن از کف پنجه های
خود استفاده می کرده است . در اندام حرکتی قدامی خود 4 انگشت و در اندامی
خلفی خود 3 انگشت داشته است .حدود 13 نوع از این جاندار در بخشهای مختلف
آمریکای شمالی و انگلستان ، سیوئیس ، فرانسه و بلژیک یافته شده است .
بنابر کشفیات بعمل آمده نه تنها طویل شده و
نیز کاهش تعداد تدریجی اندامهای حرکتی اسب استنباط می شود ، بلکه تغییراتی
که بصورت طولانی شدن گردن و جمجمه
همراه با تغییر عادات چرا کردن ( مانند خوردن میوه های آبدار که در بالای
سطح زمین رشد می کنند ) به رژیم علف خواری ( خوردن علف های خشبی و سخت از
سطح زمین ) ایجاد شده را می توان بر گرفت . گرچه اولین فسیل یافت شده از
ائوهیپوس به ثبت رسیده است ، ولی به جرات می توان گفت که این جانور کوچک
اندام از یک
دودمان اصلی پستاندار که دارای 5 انگشت بوده تکامل یافته است .
پس از گذشت میلیونها سال انواع تکامل یافته این حیوان ( حدود 57 میلیون سال )
بنام تک سمیان دوران پلیوسن تحت نام پلیوهیپوس شکل گرفت اند .
یافته های باستان شناسی در ایران توسط
آقای ماکنم ، یکی از معاونان دومرگان باستان
شناس معروف ، فسیل یک نوع اسب تحت عنوان هیپاریون در سال 1904 میلادی در
ناحیه مرزه چال مراغه بدست آمده است که مربوط به اواخر دوران سوم زمین
شناسی یعنی پلیوسن و قبل از فوارن آتشفشان سهند ( بیش از یک میلیون سال قبل
) می باشد .
با آغاز دوره یخبندان در کره زمین و
تغییرات جوی انواع مختلف پلیوهیپوس مهاجرتهای گسترده ای به قاره های قدیم (
آسیا ، اروپا و آفریقا ) آغاز کردند . بنابر دلایلی که هنوز روشن نیست
قاره آمریکا بطور ناگهانی و پس
از قطع ارتباط آن با قاره های قدیم ، از وجود پلیوهیپوس پاک گردید.
انواع مختلف پلیوهیپوس در طی مهاجرتهای خود در بخشهای آفریقا و اروپا و آسیا
پراکنده شدند و منشاء انواع مختلف گور خر ، خر و چهار تیپ از اجداد اولیه اسبهای امروزی گردیدند .
بنابر این اسبهای امروزی دارای چهار جد اولیه هستند و از نظر تاریخی فلات ایران منطبق بر محدوده جغرافیائی پراکندگی دو نوع از انواع
چهار گانه این اجداد محسوب می شود .
اسبهای نژاد ترکمن و کاسپین موجود در این
سرزمین پس از گذشت قریب به یک میلیون سال از پیدایش آن دو
نوع اجداد اولیه اسب ، هنوز بعنوان شبیه ترین اسبهای موجود در جهان به
اجداد فوق محسوب می شود و مورد توجه خاص جهانیان و پژوهشگران قرار گرفته
است .
چگونه اسب انتخاب کنیم ؟
انتخاب اسب
اسبهایی که اشکال اندام و یا اخلاقی دارند:
درچندین سال گذشته تولید اسب پیشرفت
شایانی کرده است. اسبهای ورزشی امروزه از کمیت قابل توجهی
برخوردارند. علیرغم
این نکات باید بدانیم که هیچ اسبی کامل نیست. همه آرزوی داشتن
اسبی کامل داریم، ولی پیدا کردن آن چندان هم ساده نیست. هنر
تربیت اسب پی بردن به تواناییهای بالقوه اسب و پرورش آن تا حد
ممکن است .باید بدانیم که چگونه و تا چه اندازهای میتوانیم به
نقائص اخلاقی و اندامی اسب پی ببریم. این آگاهی نیاز به تجربهای
گران و کار
کردن سالهای متمادی با اسبهای مختلف دارد.
باید بدانیم که تربیت هر اسب با اسب
دیگر متفاوت و دارای راز و رمز خاصی است. ولی چهارچوب
کلی آن همین اصول اولیه تربیت اسب است که دربارهاش بحث کردیم.
به هرحال روشهایی وجود دارند که درباره نحوه کار با اسبهایی که
خوش اخلاِق نیستند و نقصی در اندامشان وجود دارد، بحث میکنند. معنی
این بحث این نیست که مبانی اصول اولیه نادیده گرفته میشوند
بلکه علیرغم مشکلات، فقط ممکن است این اصول جابهجا
شوند.
بد
اخلاقی:
اسب با خصوصیات اخلاقی و اندام خاصی
خود به دنیا میآید. با استفاده از اصول صحیح آموزش و محیط
سالم میتواند اسب را برای سواری دادن به کار کشید. از طرف دیگر
چنانچه روش آموزش و نگهداری غلط در پیش گرفته شود، نتیجه عکس
آنچه گفته شد خواهد بود. اصلاح مشکلات طبیعی اسب مشکل است. تجربه
ثابت کرده است که علیرغم صرف وقت و تلاش مضاعف چنانچه موفقیتی
مناسب بهوجود آید مشکل نهفته خودنمایی خواهد
کرد.
اسب
عصبی:
این گونه اسبها در روبرو شدن با
موقعیتهای غیرمعمول از قبیل صدای غریب، و حرکتهای سریع و یا
پرچم رم میکنند: این گونه اسبها در اثر کار دقیق و نگهداری صحیح و
حوصله آرام میشوند. اگر اسب در حرکت عصبی است و یا از اشیاء روی
زمین رم میکند، کار بسیار مشکل خواهد شد. تجربه من نشان داده که
این گونه اسبها هرگز کاملاً آرامش پیدا نمیکنند. مربی فقط باید
محدودیتها را در نظر بگیرد و برعکس حساسیتهای
زیادی و یا عصبیتهای خاصی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. خود من
ترجیح میدهم با اسبی سرحال، اگر چه کمی عصبی و نگران کار کنم تا
اسبی تنبل. اسب عصبی برای سوارکاری با حوصله بدون حرکت اضافه و
آرام روی اسب، هدیهای آسمانی است. چنین اسبی کمترین اثرها را
نیاز دارد و سوار هم که آرامش خود را روز او
حفظ میکند و زمانی میرسد که اسب اثر ساِق را پذیرفته و به جلو
رانده میشود. در این بازی برنده سوارکار با حوصله است ولی سوار کار
بیحوصله هیچگاه نباید اسب عصبی سوار شود.
اسب تنبل:
اسب تنبل سوار را به جنون میکشد. در
ابتدا میبایست پیبرد که اسب ذاتاً تنبل است یا این که دلائلی
باعث این تنبلی است. به عنوان مثال، ممکن است اسب به آمادگی
مطلوب نرسیده باشد. مثلاً چاقِ یا لاغر باشد، بیمار بوده و یا اثرهای
سوار را نمیفهمد. بهتر است اسب
تنبل را همراه با اسبی چالاک به صحرا ببریم. اگر او همچنان میل به
حرکت نداشت، سوار اثرها را قویتر کند. و در موقع مناسب او ضربات
مقطع و شدید شلاِق را به کار خواهد گرفت و اگر اسب به جلو پرید باید
او را نوازش کرد. این تمرین باید تا آن جا که تکرار شود تا اسب منظور
سوار را دریافته به سادگی به اثرها جواب دهد. مهم این
است که سوار اسب را به حرکت به جلو وادار کند. او میبایست این
فشارها را به مرور کاهش دهد تا اسب را نسبت به آنها بیتفاوت نشود.
اسب کله شق:
این گونه اسبی قادر به
تحرک و اعمال قدرت است و مایل نیست آنها را در خدمت سوار کار
بیتفاوت بگذارد. و نکته این جاست که اسب پی ببرد سوار آنقدرها
خبره و مصمم نیست. اسب به سرعت به این موضوع پی برده و سردست
میزند و مشکل بتوان این حرکت را از سرش انداخت. برای حل این
مشکل سواری مورد نیاز است که به زین چسبیده و بدون این
که اسب اجازه نافرمانی بدهد او را به جلو هدایت کند. به محض اطاعت
اسب سوار باید او را نوازش کرده و اطمینان اسب را جلب کند. به محض
این که سوار احساس کند اسب میخواهد رم کند و یا سردست بزند، باید
یکی از دستجلوها را کشیده و مانع حرکت او شود و دقت کند که حرکت
طولانی نباشد، چه ممکن است اسب روی
سوارکار بغلتد.
نامتناسب بودن
اندام:
امروزه اسبهایی که دارای مشکلاتی
در اندام هستند به ندرت برای فروش به عنوان اسب ورزشی ارائه
میشوند. اگر این عدم تناسب فقط مربوط به ضعف دست و پاها و مفاصل
باشد، با مراقبت و پیگیری و حفاظت میتوان این نقاط ضعیف آنها را
همراه با پرورش سایر اندامها پروراند. البته گفتن این مطلب بسیار
ساده و عمل آن بسیار مشکل است.
نامتناسب بودن گردن:
امروزه این اسبها کمتر برای فروش
ارائه میشوند. اگر علاوه برنامتناسب بودن گردن فک پایین هم سنگین
و بزرگ باشد، احتمال درست کردن چنین اسبی خیلی ضعیف است. بزرگی و
سنگینی فک پایین به اسب اجازه نمیدهد
به آبخوری شود. چرا که استخوان بزرگ فک پایین روی گردن فشار
آورده و اجازه فعالیت را از آن میگیرد. من پیشنهاد میکنم با چنین
اسبی کار نشود.
بعضی از اشکالات گردن مثل شکستگی از مهره سوم ناشی از دستهای
خشن سوارکار است، به هنگام تربیت اسب جوان یا اسبی که در اثر
بدسواری خراب شده است، باید پیرو همان اصولی بود که اسب از عقب
به جلو درست میشود، نه این که روی سر و گردن او فشار آورده و آنها
را از کار بیاندازیم.
اسبهایی که دارای گردن قوی مانندی
هستند معمولاً برقرار تماس با دهان آنها مشکل است. برای تربیت این
گونه اسبها باید تلاشی مضاعف داشت و برنامه آموزشی طولانی
مدت و سخت از جهت سوارکار - برای آنها در نظر گرفت. و اگر قصد داشته
باشیم آنها را زود به بهرهبرداری برسانیم موجب شکستن گردن از مهره
سوم میشویم. وقتی که اسب سرو گردن خود را جلو و پایین کشیده به
دنبال آبخوری میرود میتوان آموزش او را ادامه داد. اگر از اسبی با
این خصوصیات خیلی زود بخواهیم سرو گردن را
افراشته کند، عضلات ناحیه جدوگاه او لقتر شده و دیگر اصلاح نمیشود.
این نوع گردن انعطافپذیر است
میتواند آن را جمع کرد و یا به طرفین انحناء
داد که باعث جابجائی گردن شده و شانه خارج را به طرف خارج
متمایل میکند. راندن این گونه اسبها به جلو بسیار مهم است. اگر
اسب آبخوری را قبول نمیکند، آبخوری کلفتتری استفاده کنید. در حرکت
روی قوسها اثرهای دست و وزن و پای خارج قویتر باشند. برای
ریشهکنی این نقیصه باید عضلات زیرین گردن را قوی کرد و با
راندن اسب به جلو و واداشتن او برای کشیدن سرو و گردن به جلو و
پایین این امر میسر است.
گردن گوزنی:
عضلات زیرین این گونه گردن بسیار
بزرگ هستند. برای
اسبی این چنین کشیدن گردن بسیار مشکل است. باید عضلات زیرین گردن
را آب کرده و عضلات بالائی را پرورش دهیم و میتوان اسب را با
بغل بندهایی که پایینتر بسته شدهاند و یا تعلیمی ثابت که سر او را
پایین نگه میدارد سوار شد. این گونه اسبها کمر منقبض دارند. کار
روی کاوالتی و پرشهای ژیمناستیکی برای نرم کردن کمر آنها
بسیار مفیداند.
شکل غلط
کمر:
اسبهایی که طول کمر آنها - کوتاه یا
بلند - غلط است همواره از آن دستهای نیستند که برای کار مشکل
داشته
باشند. اسبهایی که کمر آنها بلند است معمولاً خوش سواری هستند. اگر
عضلات کمر آنها بین جدوگاه و تهیگاه به خوبی پرورانده شده باشند،
مشکلی برای کار نخواهند داشت و برعکس کمربلند و نرم مزیتی است برای
تربیت او. به هرحال اگر کمر آنقدر بلند باشد که پاها نتوانند خود را
به مرکز ثقل برسانند، طول گامها کوتاه شده و این
گونه اسبها برای درساژ مناسب نیستند، ولی برای پرش و سه روزه
مناسبترند، چرا که در صورت ارتکاب اشتباهی، از کمر خود به عنوان
ستونی متعال کننده کمک میگیرند. باید به هنگام شروع آموزش چنین
اسبی در نظر داشت که، کمربلند را نمیتوان با آموزش کوتاه کرد، فقط
میتوان با نیم توقف و حرکتهای انتقالی متوالی در تمرینها
شلنگهای او را کشیدهتر کرد.
کمر
کوتاه:
بدیهی است که پای این گونه اسبها
به راحتی به زیرآمده و تجمع آنها سادهتر است. از طرف دیگر آنها
همواره با مشکل کمر مواجهاند. کمر کوتاه نیازمند گردن بلند است تا
به نرمش آن کمک کند. اگر طول گردن اسب بلند نباشد در عمل مشکل
بتوان پاهای اسب را به زیر کشید. این گونه اسبها خوش سواری
نیستند. اسبهای کمر کوتاه فقط زمانی به حداکثر توان ورزشی میرسند
که سوار توجه خاصی به تمرینهای به جلو و پایین کشنده
مبذول کرده و دستهای بسیار نرمی داشته باشد.
اسبی که عقبش
بلندترازجلوست:
از آن جا که اسبهای جوان هنوز به
کاملترین مرحله رشد نرسیدهاند، معمولاً عقبشان بلندتر از
جلویشان است و در نتیجه وزن روی دستهایشان میافتد. اگر پس از رشد
کامل این نقیصه برطرف نشود این چنین اسبی برای درساژ مناسب نیست.
برای پرش نمیتوان آن را نقص به حساب آورد، چرا که اسبهای
«هالاوآلا» برنده مدالهای المپیک شدهاند.
در تمرینها نباید از این اسبها خواسته
شود که در زمان طولانی با سر پایین و کشیده حرکت کننده، حتی در
زمان استراحت هم باید برای حفظ تعادل سرو گردن را کمی بالاتر
بگیرند.
کپلهای افتاد یا بُز کپل:
زاویه مفاصل خرگوشی این گونه اسبها
حاده است و نمیتوان آنها را آنقدر پرورش داد که قوی شده و نهایت
فعالیت را داشته باشند. آنها مناسب پرش نیستند و برای درساژ هم
باید با احتیاط به طرف آنها رفت. این چنین اسبهایی، پاهای خود را
به راحتی به زیر میکشند ولی فشار مضاعفی روی کمر خود وارد میکنند
که مشکل زاست. آنها را همواره باید با قدرت و حداقل تجمع به جلو
حرکت داد.
نقص در پاها:
آموزش این اسبها محتاطانه است. سوار
کار باید چگونگی کار با این اسبها را دقیقاً برنامهریزی کرده باشد.
هر دو نقیصه به یکسان فشار بیش از اندازه برروی مفاصل خرگوشی وارد
میکنند.
هر دو گونه باید تمرینهای تجمعی محدود
داشته باشند. تجربه به من نشان داده که با اسب مفصل گاوی
میتوان بیشتر کار کرد، چرا که فرسایش این نوع مفاصل کمتر از بقیه
انواع مفاصل خرگوشی هستند.
با تمرینهای روی دو محور و شانه به
داخل میتوان تعادل برقرار کرد، اما مشکل بتوان به درجاتی از
موفقیت اطمینان داشت. در جائی که میتوان با اسب سالم کار
کرد، بهتر است از کار کردن یا خریدن اسبهایی که مشکل اندامی و
اخلاقی دارند بپرهیزیم.
استانداردهای محل نگهداری اسب :
محل نگهداری اسب
اصطبل : از آنجائی که اسب بیشتر اوقات شبانه روز را در اصطبل بسر می برد محل نگهداری او باید دارای شرایط زیر باشد :
- آفتابگیر باشد ، تا هم خود اسب و هم محیط اطراف او در
معرض تابش نور خورشید بوده و در معرض امراض ناشی از عدم تابش نور قرار
نگیرد. اسب بطور مداوم خود را تخلیه میکند و محیطی مناسب برای رشد و نمو
میکروبها بوجود می آورد و میکروب امراضی از قبیل کزاز در محیط آلوده
اصطبلی بدون نور آفتاب ، براحتی زندگی می کنند.
- دارای فضای کافی بوده تا اسب براحتی در آن گردش کرده و بخوابد و بلند شود . اسبها در
صورت احساس امنیت و داشتن فضای کافی براحتی می خوابند .
- حرارت ثابتی داشته باشد .
- دیوارهای آن از مصالحی ساخته شده باشد که در اثر سایش اندامهای اسب با آنها ،او را زخمی نکند .
- آخورها و کف آن قابل شستشو باشد و هر
چند روز یکبار بخصوص آخورها ، تمیز شوند . بستر نرم و پوشیده از کلش یا خاک
اره باشد تا براحتی قابل حمل و نقل بوده و هرچند روز یکبار تعویض شوند .
- درب و یا دربها به اندازه کافی فضا برای ورود و خروج اسب داشته باشند .
- حصارهای بین اتاقکها طوری تعبیه شوند که اسبها براحتی یکدیگر را دیده و از مصاحبت با یکدیگر لذت ببرند .
مزرعه ، پادوک یا مرتع: اسبها باید مدتی
آزادانه در مرتع ، مزرعه ، پادوکها رها باشند . گذشته از علف که غذای طبیعی
اسب است ، وقت گذرانی در محوطه باز به او آرامش می دهد . بعضی از اسبها به
طور دائم آزاد
هستند و برخی به تناوب ، هفته ای یا ماهی را آزادانه سر می کنند . اسبهای
درون اصطبلی که تمام مدت هم زیر فشار کار هستند معمولا تعطیلات خود را در
محوطه آزاد می گذرانند . مهم نیست اسب چه مدت آزاد باشد ، مهم این است که
اطمینان داشته باشیم حصار محوطه ای که در آن رها شده ایمن است.
آنچه را که باید درفضای آزاد مد نظر داشت ، قبل از آنکه اسب را رها کنیم نکاتی زیر است :
حصار اسب
دو نکته اساسی دررابطه با حصار وجود دارد ،
اول اینکه به اسب آسیب نرساند ، دوم امکان فرار نداشته باشد . حصاری که به
درستی تعبیه نشده است ، اسب را به مخاطره انداخته ، به او آسیب هم می زند .
هر حصار نا
امنی ممکن است باعث شود تا اسب با پریدن از روی آن ، شکستن آن یا فشار و
پائین کشیدن آن ، فرار کند .
حصارهائی که پایه های عمودی و اتصال
های افقی چوبی دارند .
این نوع حصارها گرانترین و بهترین نوع
حصار محسوب می شوند . در این نوع حصارها دو یا سه نرده روی دو پایه نصب می
شوند . این نوع حصارها پس از نصب باید به درستی نگهداری شده و هر پایه یا
نرده شکسته بلافاسله ترمیم و یا جایگزین شود . چوب های این نوع حصار باید
ایزوله شوند تا در مقابل هوا و جویدن اسب مقاومت کنند.
پایه های چوبی و سیم:
هزینه این نوع حصارها کمتر است. ممکن است
ردیف بالا را نرده چوبی استفاده کرد و یا سه یا چهار ردیف سیم از روی هر
پایه عبور داد . سیم ها باید به خوبی کشیده شده و روی هر یک از پایه ها
محکم شوند . ارتفاع سیم ردیف زیرین از زمین در حدود 45 سانتیمتر است
تا اسب نتواند دست و پای خود را از زیر رد کرده و گیر بیفتد. اگر ارتفاع
سیم زیرین بیش از حد باشد ، ممکن است اسب سر خود را هم از زیر آن رد کند .
حصار های الکتریکی:
این نوع حصارها بیشتر برای تفکیک استفاده می شود و زمانی کاربرد دارد که اسب از وجود آن آگاه بوده و به عملکرد آن پی ببرد .
در این نوع حصارها احتمال خطر برای انسان و بخصوص اطفال وجود
دارد . بهترین روش نمایان کردن چشم انداز آنست که در فواصلی علامتی از
پارچه یا پلاستیک به آن وصل می کنند .
درختچه
این نوع حصار باید به اندازه کافی انبوه
باشد تا امکان فرار را از اسب بگیرد و در عین حال باید در تعبیه درختچه
هائی استفاده کرد که سمی نبوده و تیغ و خار آنها اسب را به خطر نیاندازد .
از این نوع حصارها بعنوان سرپناه هم می توان استفاده کرد .
دیوار
عرض و ارتفاع این دیوارها باید طوری باشد که هم جلوی پریدن اسب از روی آنها را گرفته و هم در اثر لگد زدن نریزد .
حصارهای نامناسب عبارتند از :
حصارهای
توری
این نوع حصارها اسب را ترغیب می کنند که دست یا پای خود را داخل آن فرو کرده و گیر بیفتد.
ویا حصارهائی که پایه های نرده مانند نوک تیز دارند و نرده های آن هم سیمی است ، سرهای نوک تیز پایه های این نوع حصارها اسب را زخمی
میکنند.
سیم
خاردار
از این نوع حصارها در اغلب مراتع استفاده
می شود . اگر اسب خود را برای خاراندن به خارهای این سیم
بمالد زخمی می شود . اگر از این نوع حصار استفاده کردید باید از استحکام
سیم ها بطور دائم اطمینان داشته باشید. سیم ها باید محکم و کاملا کشیده شده
باشند . اگر سیم از جای خود رها و آزاد شود ، به دو ردست و پای اسب پیچیده
و آن را به شدت زخمی می کند. اطراف خارجی حصار هم باید بطور دائم مراقبت
شود تا علوفه در دسترس
اسب به هنگام کشیدن سرش به بیرون برای چریدن آنها سمی نبوده و آسیب رسان هم
نیستند. هر نوع نارسائی در حصار باید به فوریت برطرف شود .
دروازه
دروازه باید به اندازه کافی عریض باشد تا اسب ها و خودروها یه
راحتی از آن عبور کنند و همواره در شرایط مناسب باشد تا در استفاده از آن
به زحمت نیفتیم . دروازه باید طوری تعبیه شود که انسانها به عبور از روی آن
تشویق نشوند . اینگونه دروازها گاهی از لولا و یا از جا در رفته غیر قابل
استفاده می شوند .
چفت ها باید بالا و پائین تعبیه شود تا در لنگر نیاندازد.
موقعیت قرار گرفتن درب ورودی برای دسترسی بسیار اهمیت دارد . درب ورودی که رو به جاده
ای پر رفت و آمد تعبیه شده چندان قابل توجه نیست . برای عبور و مرور اسبها ایجاد خطر کرده و دزدی اسب را هم ساده تر می کند .
دسترسی به
درب ورودی باید راحت ، ساده و دارای امنیت کافی باشد .
تغذیه اسب
اسبی که تشنه و یا گرسنه است و یا بد
تغذیه می شود هیچگاه به درستی سواری نمی دهد .
غذا باید دارای دو خاصیت عمده باشد ، حرارت بدن اسب را ثابت نگهدارد و
انرژی لازم را برای زنده ماندن در درجه اول و سپس کارهای اضافه خواسته شده
او را تامین نماید.
غذا باید متناسب با کار و سن و وزن اسب بوده و تامین کننده
نیازهای رشد و انرژی او باشد. ( برای اسبی با متوسط 10 سال سن و 160 سانتی
متر قد و 400 کیلو وزن که در روز بین دو تا چهار ساعت کار می کند 4 کیلو
خوراک و 4 کیلو جو کافی است . آب تمیز و بهداشتی همواره باید در دسترس اسب
باشد .
مگر به هنگام خستگی زیاد و یا عرق دار بودن بدن .
آب 60% وزن بدن را تشکیل می دهد و عامل
جذب غذاست ، 78 تا 82 درصد از خون را
تشکیل می دهد . حرارت بدن را تنظیم و به دفع مواد زاید کمک می کند معده اسب
نسبت به جثه او کوچک بوده و به تعدد دفعات غذا به مقدار کم به او فرصت هضم
آسان و راحت تر را می دهد .
غذا باید حاوی مواد ازته ، چربی ، مواد
هیدرو کربنه ، مواد معدنی و ویتامین ها باشد . که انواع صیفی ( یونجه ،
شبدر ، ذرت ) غلات (جو ، چاودار) و میوه ها تامین کننده نیازهای حیاتی اسب
می باشند .
پرخوری و یا کم خوری هر دو زیان آور هستند .
نکاتی در مورد تغذیه اسبهائی که در مرتع و یا پادوک هستند :
اسبهائی که در طول فصول سرد در مرتع به سر
می برند باید تغذیه اضافی داشته باشند . گله عادت دارد در اطراف دروازه ها
و هر جائی که خوراک باشد تجمع کند که این خود
موردی است برای جنگ و دعوا .
برای به حداقل رساندن این موارد باید به نکات ایمنی زیر توجه داشت :
- به تعداد اسبها باید ظروف خوراک تعبیه شود که بهتر است یک ظرف هم اضافه باشد تا از سرشاخ شدن آنها با یکدیگر جلوگیری کند .
- ظروف خوراک هرچه بیشتر از هم فاصله داشته باشند .
- بسته های علوفه هم تا حد ممکن از یک دیگر دور باشند
.
- تعداد بسته های علوفه بیشتر از تعداد اسبها باشد .
- تغذیه یکی دو اسب در داخل گله ایمن تر است تا آنها را جدا کرده و در محل دیگری تغذیه کنیم .
- هرگز با ظرفی مملو از خوراک میان گله اسبها نروید .
- علوفه های سمی
متنوعی وجود دارند که خوردنش برای اسب کشنده است و می بایست هرگونه گیاه
سمی در اسرع وقت از مرتع و اطراف حصارها تا آنجا که ممکن است جمع آوری و
نابود شود .
- اگر مدیریت نگهداری و مراقبت مزرعه ، پادوک و یا مرتع
قابل قبول باشد ، محیطی امن آرام و ساکت برای آرامش و چرای اسبها آماده
کرده اید .